شب یلدا چه شبی است؟

غیر ممکن است ایرانی باشی و ندونی شب یلدا (شب چله) چه شبی است؟

همه ما با آداب و رسوم و آیین برگزاری شب یلدا آشنا هستیم. مردم ایران برای این شب مانند جشن عید نوروز، شور و اشتیاق دارند و سعی می کنند به بهترین شکل ممکن در کنار عزیزانشان این شب را سپری کنند. در این نوشته سعی داریم یه چنتا موضوع در خصوص شب یلدا رو با هم بررسی کنیم و ببینیم چی بوده و چی شده

وقتی خورشید آخرین روز ماه آذر غروب می‌کنه تا طلوع خورشید نخستین روز دی ماه (نخستین روز زمستان) در منازل ایرانیان شور و جشن برپا میشه.

همه جشن‌ها و بهانه‌های شادی، زیبا و خواستنی هستند به ویژه اگر در یک شب‌نشینی مانند یلدا، همه اعضای خانواده و دوستان در کنار هم به سر ببرند

گل بگن و گل بشنوند و شاد باشند.شب چله یا شب یلدا یکی از مهم‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین مراسم و جشن های ایرانی است

شب نشینی شب یلدا

یلدا چه معنایی داره؟

واژه زیبای یلدا در زبان سریانی به معنای زایش است.

در قدیم به این جشن، میلاد اکبر هم گفته می‌شد که خوب در اصل منظورشون  از میلاد اکبر، میلاد خورشید بوده است.

روایت‌های دیگری هم از شب یلدا وجود دارد؛ در ایران باستان، شب یلدا را شب میلاد خورشید و عدالت می‌دانستند.

گفته میشه که به عقیده ایرانی های باستان در این شب میترا یا مهر به جهان بازمی‌گرده و روزها را طولانی کرده.

در گذشته‌های دور که خبری از فناوری و اینستاگرام و تلفن همراه نبود، زندگی مردم تا حد زیادی به خورشید گره می‌خورد.

بلندی و کوتاهی روزها هم آن‌قدر در کسب و کار و البته روند عمومی زندگی‌شان مهم بود که مناسبتی مانند یلدا که نوید روزهای بلند را می‌داد بسیار ارزشمند شناخته می‌شد.

یلدا چی بخوریم؟

از آنجا که در سرمای قدیم، امکان دسترسی به میوه‌های تازه به وفور وجود نداشت، بیشتر از میوه‌های خشک و آجیل بهره می‌بردند.

انار دانه‌شده و هندوانه هم که از دیرباز تاکنون در دسته خوراکی های اصلی شب یلدا بوده.

گفته می‌شود که این میوه‌ها به خاطر رنگ سرخی که دارند در این شب مورد استفاده هستند.

سرخی نماد خورشیده و یلدا هم نمادی از طلوع خورشید و روشنی است. هندوانه یک میوه تابستانی است و طبق گفته قدیمی‌ترها، خوردن هندوانه در شب یلدا باعث می‌شود در ‏طول زمستان، بیماری و سرما آسیبی به شما نرساند.

امروزه ما می‌دانیم هندوانه خواص زیادی دارد و شاید ‏بخشی از راز این گفته قدیمی‌ترها در خواص هندوانه نهفته باشد.  از دیگر خوراکی های شب یلدا انار است، ‏اگر به دانه‌های سرخ انار نگاه کنید، می‌بینید چرا آن را به عنوان نماد زایش و شادی می‌دانند.

از دیگر ‏خوراکی های یلدا، می‌توان به سیب، پرتغال، ازگیل؛ خرمالو، کیوی و نارنگی اشاره کرد.‏
آجیل شب یلدا هم شامل بادام، گردو، پسته، فندق و میوه‌های خشک نظیر انجیر خشک، توت خشک و ‏کشمش است. خیلی از خانواده‌ها هم گندم و نخود برشته، شاهدونه، تخمه هندوانه، آفتابگردان و کدو را ‏بر سر سفره شب یلدا می‌گذارند. لبو هم که ریشه یک نوع چغندر سرخ‌رنگ است را نیز برخی به عنوان خوراکی شب یلدا می‌شناسند.

کیک و شیرینی، باسلق، قطاب و ‏پشمک نیز به عنوان شیرینی های شب یلدا مورد استفاده قرار می‌گیرند.  ‏

همه این موارد در بسته سیتوپلاس سیتوباکس هست، فقط کافیه وقتی دارید ثبت سفارش میکنید تیک یلدا پلاس رو بزنید و بسته ویژه شب یلدا رو دریافت کنید.

آداب و رسوم شب یلدا

حتما شما بهتر از ما می‌دانید که تفأل زدن به دیوان حافظ و نقالی‌های شاهنامه هم از معروف‌ترین و عزیزترین بخش‌های برگزاری جشن   یلدا است.       شهرهای مختلف ایران پهناور هم هر یک به سبکی یلدا را برگزار می‌کنند. مثلا:

•    در اصفهان:

اصفهانی‌های شیرین‌لهجه برای مراسم شب چله یا یلدای خود در منازل بزرگان فامیل جمع می‌شوند و شب را در کنار هم می‌گذرانند. معمولا شام یلدا در اصفهان، پلو و ماهی است اما غذاهای محلی دیگری نظیر: کوفته و دلمه هم طرفداران زیادی دارد.

•    در گلستان:

در گلستان سبز و زیبا هم مانند سایر نقاط ایران، همه اعضای فامیل در منزل پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها یا بزرگان فامیل جمع می‌شوند و با خوردن میوه‌های شمالی نظیر: کندس، ولیک، پرتقال و… و البته شیرینی‌های محلی خوش‌طعمی چون: کَسمَک و مَت در کنار یکدیگر خوش و شاد هستند.

•    در همدان:

همدانی‌ها هم در این شب دور هم جمع می‌شوند و با خوردن گردو و کشمش و شعرخوانی، میراث‌های غنی ایرانی را حفظ می‌کنند و به نسل بعدی خود انتقال می‌دهند.

•    در گیلان:

گیلانی‌ها را که می‌شناسید؛ آنها به داشتن دست‌پخت‌های عالی معروف هستند. خوراکی‌های خوشمزه گیلانی هم که دیگر حرف ندارد. در شب یلدا هم مردمان خوش‌مشرب این خطه با خوردن آوکونوس یا آب کونوس که در واقع همان ازگیل است، ماهی برای شام و انواع میوه‌ها و تنقلات، یلدا را جشن می‌گیرند.

•    در لرستان:

لُرها به شب یلدا، شو اول قاره می‌گویند. نوجوانان لری به بام‌ها می‌روند با پهن کردن شالی دراز از همسایه‌ها درخواست می‌کنند که به آنها تنقلات و آجیل و… بدهند.

•    اردبیل:

در اردبیل رسم است که خانواده ها شب یلدا دور هم جمع می شوند و تا پاسی از شب با هم شب نشینی می کنند.هنداونه.انار.پرتقال.تخمه.ماهی پلو و… از جمله خوراکی هایی است که در استان اردبیل مرسوم هست.

•    در قزوین:

قزوینی‌ها هم برای تازه‌عروسان هدایایی موسوم به «خونچه چله» می‌فرستند. آنها معتقدند که اگر در شب چله برف بیاید یعنی ننه‌سرما پنبه‌های لحافش را تکانده است، اگر باران بیاید یعنی ننه‌سرما در حال گریستن است و اگر گردنبند مرواریدش پاره شود هم تگرگ از آسمان می‌آید.

•    در خوزستان:

در خوزستان هم همه تا سحر بیدار هستند و منتظرند تا فردی موسوم به قارون افسانه‌ای از راه برسد و برای همه تکه‌های چوب بیاورد. خوزستانی‌ها معتقدند که قارون هیزم‌شکن است و هیزم‌هایی که به دیگران هدیه می‌دهد بدل به طلا و جواهر می‌شود.
رسوم مشابه در همه شهرهای ایرانی برگزار می‌شود و در سراسر کشور در این روز جشن و شادی است.

شب یلدا فقط مخصوص ایرانیان است؟

همان‌طور که پیش‌تر هم گفته شد، شب یلدا در کشورهای متعددی جشن گرفته می‌شده است اما این جشن‌ها فقط مختص به ایران و قلمروی آن نبوده است.

با انقلاب زمستانی که لحظه‌ای است که در آن خورشید از دید ناظر زمینی در بیشترین فاصله زاویه‌ای با صفحه استوا در آن سوی نیم‌کره شمالی-جنوبی ناظر قرار می‌گیرد.

انقلاب زمستانی آغاز زمستان است و پس از آن روزها بلندتر می‌شود. این واقعه طبیعی و ستاره‌شناسی باعث شده تا ریشه بسیاری از جشن‌ها و آئین‌ها در جهان جان بگیرد. مثلا شب یلدای ایرانی، جشن کریسمس، جشن هانوکای یهودیان و… . این جشن‌ها و آئین‌ها که همگی مبتنی بر گرد هم جمع شدن آدم‌ها، شادی کردن و استفاده از نور و شور و شادی هستند، ملل مختلف را در نقاط گوناگون کره زمین به هم پیوند می‌دهند.

حالا چی بپوشیم؟

خرید لباس نو از آداب‌ورسوم عید نوروز است. ولی خوب پوشاک عضو جدا نشدنی از رویداد ها و مناسبت هاست. در سال های اخیر مردم تمام تلاش خودشون رو میکنن که شبیه هندونه و انار بشن، به همین خاطر از رنگ سبز و قرمز تا دلتون بخواد استفاده میکنن

ممنون که با ما همراه هستید

راستی یادتون نره ما آیتم یلدا پلاس داریم، برای توضیحاتش هم  پیج اینستاگرام مارو حتما ببینید.

منابع: سایت خوب روچی و خبرگزاری تسنیم

دانشجو روزت مبارک

16 آذر در ایران به نام دانشجو های عزیز ثبت شده. این روز، به یاد سه دانشجو که هنگام اعتراض به دیدار رسمی ریچارد نیکسون معاون رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده آمریکا و همچنین از سرگیری روابط ایران با بریتانیا، در تاریخ ۱۶ آذر ۱۳۳۲ (حدود چهار ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد همان سال) در دانشگاه تهران کشته شدند، گرامی داشته می‌شود.

 

ریچارد نیکسون

نیکسون یه بار 17 آذر 1332 اومد ایران،  اون موقع معاون رئیس جمهور بود و میخواست دکترای افتخاری بگیره، سری دوم به عنوان رئیس جمهور نهم خرداد ۱۳۵۱ ریچارد نیکسون به عنوان سی و هفتمین رئیس‌جمهوری آمریکا به همراه همسرش برای یک دیدار رسمی وارد تهران شدند.

این سفر دومی هم در شرایط خاصی صورت گرفت، که خارج از بحث روز دانشجو و هستش ولی به شما سیتوباکسی های عزیز بگم که از یکسو شاه باخروج انگلستان از خلیج‌فارس در پاییز۱۳۵۰، خلأ قدرتی در منطقه احساس می‌کرد و اصرار داشت با کمک آمریکا این خلأ را پر ‌کند؛ از سوی دیگه پیمان دوستی عراق و شوروی در فروردین ۱۳۵۱ به امضا رسید و سلاح‌های روسی به بغداد سرازیر شد و خوب این دیدار باعث خرید جنگنده ها و تجهیزاتی شد که در جنگ ایران عراق خیییلی کمک کرد. به خصوص F14 ها.

 

16 آذر چه اتفاقی افتاد؟

(مصطفی بزرگ‌نیا و احمد قندچی و آذر شریعت‌رضوی را به یاد داشته باشید)

علی اکبر سیاسی، رئیس وقت دانشگاه تهران بعدها در کتاب «گزارش یک زندگی» حادثه روز 16 آذر دانشگاه تهران را اینگونه نقل می‌کند:

“روز 16 آذر هنگامی که آنها (نظامیان) از جلو دانشکده فنی می‌گذشتند، چند دانشجو آنها را مسخره می‌کنند و گویا کلمات زننده‌ای بر زبان می‌رانند و به سرعت وارد دانشکده(فنی) می‌شوند. سربازان آنها را دنبال می‌کنند. در این هنگام زنگ دانشکده به صدا در می‌آید و دانشجویان از کلاسها بیرون ریخته و سرسرای دانشکده با سربازان رو به رو و با آنها گلاویز می‌شوند. تیراندازی مفصلی صورت می‌گیرد و به سه دانشجو اصابت می‌کند و آنها را از پای در می‌آورد.گزارشی که به من رسید، بی‌درنگ با سپهبد زاهدی تلفنی تماس گرفتم و شدیداً اعتراض کردم که “با این حرکات وحشیانه مأمورین انتظامی شما، ‌من دیگر نمی‌توانم، اداره امور دانشگاه را عهده دار باشم ” گفت: “متأسف خواهم بود، دولت رأساً از اداره امور آنجا عاجز نخواهد ماند”.

فردای آن روز، در جلسه رؤسای دانشکده‌ها،‌ دو ساعت درباره این جریان و خط مشی خود بحث کردیم. نخستین فکر این بود که جمعاً استعفا دهیم، بعد دیدیم که این کناره‌گیری نتیجه قطعی‌اش این خواهد بود که آرزوی همیشگی دولت‌ها بر آورده خواهد شد و استقلال دانشگاه را که قریب دوازده سال در استقرار و استحکامش زحمت کشیده بودیم، از بین خواهد برد و یک نظامی یا یک غیر نظامی قلدر را به ریاست دانشگاه خواهند گماشت. در نتیجه این مذاکرات و ملاحظات تصمیم گرفته شد که سنگر را خالی نکنم و به مقاومت بپردازم.

از شاه وقت خواستم و در نظر داشتم نسبت به عمل جنایتکارانه قوای انتظامی اعتراض کنم. شاه مجال نداد و به محض رسیدن من، دست پیش گرفت و گفت: “این چه دسته گلی است که همکاران دانشکده فنی شما به آب داده‌اند، چند صد دانشجو را به جان سه چهار نظامی انداخته‌اید که این نتیجه نامطلوب را به بار آورد؟ گفتم معلوم می‌شود که جریان را آن طور که خواسته‌اند، ساخته و پرداخته، به عرض رسانده‌اند. شاه گفت: ‌به دروغ نگفته‌اند، عقل هم حکم می‌کند که جریان همین بوده است. گفتم هر چه بوده،‌ نتیجه‌اش این است که سه خانواده عزادار شده‌اند و دانشگاهیان ناراحت و سوگوارند.”

دانشگاه تهران به پیروی از دانشکده فنی و به عزای سه شهید از دست داده در اعتصاب عمیقی فرو رفت. بعداز ظهر آن روز دانشجویان با کراوات سیاه از دانشکده حرکت کرده با سکوت غم‌آلود و ماتم زده رهسپار خیابان‌های مرکزی شهر شدند و در خیابان‌های لاله‌زار و استانبول انبوه دانشجویان عزادار این ماجرا را برای عابران اعلام می‌کرد. بیشتر دانشکده‌های شهرستان‌ها نیز برای پشتیبانی از دانشگاه تهران اعتصاب کردند. در مقابل سیل اعتراض، جنایتکاران گفتند که دانشجویان برای گرفتن تفنگ به سربازان حمله کردند و سربازان نیز اجبارا تیرهایی به هوا شلیک کردند و تصادفا سه نفر کشته شدند.”

 

 

داستان چی بوده؟

ریشه حوادث این روز به اتفاقات ایران در سال 32 برمی‌گشت.

پس از اینکه دولت مصدق با کودتایی آمریکایی و انگلیسی در 28 مرداد سال 1332 سقوط کرد، جامعه ایران در بهت و حیرت فرو رفت و دانشگاه تهران که به واسطه حضور دانشجویان و نخبگان کشور نسبت به بیگانه دیدگاهی ضدامپریالیستی داشت، بیش از بیش رنگ ضد دیکتاتوری و امپریالیستی به خود گرفت.

در حالی که نفرت از کودتاچیان در افکار عمومی ایران موج می‌زد اخباری از گوشه و کنار مبنی بر بازگشت نمایندگان دولتها‌ی خائن به کشور به ملت ایران می‌رسید. وعده ورود قریب الورود “دنیس رایت” کاردار سفارت انگلیس، حضور نیکسون معاون آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا در ایران در کنار محاکمه مصدق طی چند روز مانده به آذر گویای آذر ماهی متفاوت برای ملت ایران در سال 1332 بود.

قطعی شدن سفر نیکسیون به ایران در روز 17 آذر به ایران، خشم مردم و دانشجویان را بیشتر کرد، دانشجویان معتقد بودند با اوضاع پیش آمده دانشگاه تحمل حضور نیکسون را ندارد.

در روز 14 آذر دانشجویان دانشکده‌های حقوق و علوم سیاسی،علوم، دندان‌پزشکی، فنی، پزشکی و داروسازی دانشگاه تهران  تظاهرات پرشوری علیه کوتاچیان برگزار کردند.

در حالیکه برخی دانشجویان در حال ترک محوطه اصلی دانشگاه بودند، جمعی از سربازان به بهانه بازداشت دو دانشجوی رشته ساختمان که به حضور  نظامیان در دانشگاه اعتراض و آنها را تمسخر کرده بودند، وارد دانشکده فنی شدند.

نیروهای گارد وارد کلاس درس استاد شمس از اساتید نقشه‌کشی دانشکده فنی می‏‌شوند تا دانشجویان معترض را دستگیر کنند. وقتی مهندس شمس نسبت به حضور نظامیان در کلاس درس خود اعتراض می‏‌کند او را با مسلسل تهدید می‌کنند و با شکنجه مستخدم دانشکده سعی می‌‏کنند که آن دو دانشجو را پیدا کنند.پس از خروج سربازان از کلاس دانشجویان که قصد ترک کلاس را داشتند به صحن دانشکده رفتند.

حضور نظامیان در صحن دانشکده فنی به درگیری میان دانشجویان و نظامیان منجر شد. عده‏‌ای از سربازان، دانشکده فنی را محاصره کرده بودند تا کسی از دانشکده خارج نشود در این میان دسته‌ای از سربازان با سرنیزه از در اصلی وارد، دانشکده شدند.

وقتی دانشجویان قصد خروج  از درهای جنوبی و غربی دانشکده را داشتند یکی از دانشجویان بغض مانده در گلویش را با فریاد “دست نظامیان از دانشگاه کوتاه» باز کرد. هنوز صدای او خاموش نشده بود که رگبار گلوله باریدن گرفت، برخی دانشجویان با شکستن شیشه‌های آزمایشگاه به این محل پناه بردند و برخی به کلاس‌ها و دستشویی‌های دانشکده فرار کردند، برخی که فرصت فرار نداشتند هدف گلوله سربازان قرار گرفتند و مانند برگ خزان در صحن دانشکده و پله‌های آن به زمین افتادند.

به گفته شاهدان عینی “مصطفی بزرگ‌نیا” از دانشجویان سال اول دانشکده فنی همان ابتدا با اصابت سه گلوله شهید شد و “آذر شریعت رضوی” که او هم دانشجوی سال اول دانشکده بود به سختی مجروح شد و در حالیکه بدن مجروح خود را بر زمین می‌کشاند و ناله می‌کرد دوباره هدف گلوله قرار گرفت و او نیز به شهادت رسید. “احمد قندچی” دانشجوی دیگری بود که هدف گلوله قرار گرفت  و مجروح شد.

پیکر این سه شهید دانشجو در آستانه امامزاده عبدالله شهر ری دفن شد.

برادر شهید شریعت رضوی در این باره گفته بود «بعد از شهادت این سه تن به ما اجازه برگزار کردن شب سوم در خانه‌هایمان را هم ندادند؛ ولی در مراسم چهلم به خاطر پافشاری زیادی که کردیم فقط 300 کارت که مهر حکومت نظامی روی آن خورده بود به من دادند. هرکس می‌‏خواست به طرف امام زاده عبدالله برود، کارتش را کنترل می‏‌کردند.»

برادر شهید بزرگ نیا نیز می‏‌گوید:«از طریق علم(نخست وزیر رژیم پهلوی)، شاه به پدرم تسلیت گفت و پیغام داد 200 هزار تومان خون بها بدهند که جواب رد دادیم؛ بعد می‌‏خواستیم مجلس ختم و شب هفت بگیریم، مخالفت کردند. تا این که خودم پیش سرتیپ بختیار فرماندار نظامی رفتم و متعهد شدم اگر اتفاقی افتاد خودم مسئول باشم.»

 

ماجرای نیکسون چی شد؟

17 آذر مقارن سفر نیکسون به تهران روزنامه اطلاعات که در مقاله‌ای به شهادت دانشجویان اشاره کرده بود به سرعت از روی گیشه‌ها جمع شد.

در برنامه‌های نیکسون از ایران بازدید از دانشگاه تهران و دریافت دکترای افتخاری دانشکده حقوق نیز درج شده بود.

ماشین نیکسون و شاه که قصد عبور از سمت کوی دانشگاه را داشت با اعتراضات دانشجویان روبه‌رو شد و دانشجویان با سنگ و کلوخ به ماشین نیکسون و همراهانش حمله کردند.

نیکسون بعدها در مصاحبه‌ای ‌درباره این سفر می‌گوید “تاکنون ندیده بودم دانشجویان یک کشور جهان سوم مقابل دیدگان یک مقام مسئول بالای آمریکایی به او ناسزا بگویند، هیچ‌گاه این صحنه از مقابلم نمی‌رود.”

 

منابع : از سایت تابناک، نسیم، خودمون

هدف

هدف یعنی چی؟

هدف، وضعیتی است که می خواهیم در آینده داشته باشیم و این خواستن حتما با عمل همراه است.

هدفتون از زندگی چیه؟

درواقع در پاسخ شما باید وضعیتی را که قراره در آینده آن را داشته باشید توضیح بدین، نه صرفا یک هدف شغلی یا مادی.

اما اگه گفتن هدف شغلی چیه و می خواهید چه کاره بشید

در این صورت می توانید هدف شغلیتون رو بگویید.

مثلاً بگویید می خواهم پزشک یا فوتبالیست شوم.

این موضوعات خیلی ملموس نیست، بذارید این حرف هارو کنار بذاریم و بریم سر اصل موضوع هدف!!

این پرسش و هزاران پرسش دیگر درباره‌ی هدف از زندگی ممکن است ذهن شما، من یا هر کس دیگری را به خودش مشغول کند.

چرا اینجاییم؟ ماهیت زندگی چیست، پول در آوردن و پول خرج کردن؟ چرا ۱۵‌-‌۱۶ سال از عمرمان را صرف درس خواندن می‌کنیم، حدود ۸۰۰۰۰ ساعت کار می‌کنیم و در نهایت چرا تولید مثل می‌کنیم و چرا بعد از ما نسل بعدی و نسل بعدترش هم همین کار را ادامه می‌دهند و این روند همچنان ادامه دارد؟ اگر دلیل هیچ‌کدام از اینها را نمی‌دانیم، پس چرا انجام‌شان می‌دهیم؟

برای رسیدن به پاسخ مناسب‌تر به سؤال «هدف از زندگی‌ چیست؟»

و رفع ابهامات بیشتر درباره‌ی این سؤال‌ با ما و این نوشته همراه باشید.

قصد داریم پاسخ 14 نفر از کسانی را که به این پرسش پاسخ گفته‌اند و به نظر می‌رسد هدف از زندگی خود را یافته‌اند، با هم بخوانیم.

از تمام این افراد فقط یک سؤال پرسیده شده: «هدف از زندگی چیست؟»

۱. دالایی لاما (The Dalai Lama)

«شادبودن، هدف واقعی زندگی است.»

قدیسی به نام دالایی لاما، با نام تنزین جیاتسو، در حال حاضر رهبر بوداییان تبت است. دالایی لاما در واقع لقبی است که به رهبران بوداییان داده می‌شود، تنزین جیاتسو یک طبیب روح است و پیام همیشگی‌اش صلح و شفقت برای تمام مردم دنیاست.

«من معتقدم هدف واقعی زندگی، شاد بودن است. هسته‌ی وجودی ما قناعت است و من با توجه به تجربه‌ی ناچیزم دریافته‌ام، هر چه بیشتر به خوشحالی دیگران توجه کنیم، احساس خوب‌تری درون‌مان ایجاد می‌شود. حس محبت به دیگران خودبه‌خود ذهن را آرام می‌کند و ترس و ناامنی از شما دور می‌شود و این احساس به شما قدرت می‌دهد با هر گونه مانعی که با آن روبه‌رو می‌شوید، مقابله کنید و این منشأ اصلی موفقیت در زندگی است، چون ما تنها موجودات روی زمین نیستیم. این اشتباه است که همه‌ی آرزوهای‌مان در شادمانی خودمان خلاصه شود. البته نباید بیرون از خودمان به دنبال خوشحالی باشیم، این رمز گسترش آرامش درونی است.»

۲. استیو پاولینا (Steve Pavlina)

«هدف از زندگی، کشف و تجربه است.»

استیو پاولینا در ۱۹ سالگی در یک سلول انفرادی زندانی شد، ولی تصمیم گرفت به دنبال رشد شخصیتی خود برود. در نهایت، تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین وبلاگ‌نویسان موفق دنیا در زمینه‌ی توسعه‌ی فردی شد. اگر می‌خواهید سری به وبلاگ او بزنید توصیه می‌کنم حتما وقت‌تان را تنظیم کنید، چون محتوای وبلاگ او به شدت اعتیادآور است.

۳. بایرون کیتی (Byron Katie)

«برای درک بهتر اینکه هدف از زندگی چیست، باید بدانیم واقعا هدف از زندگی چه چیزی نیست.»

بایرون کیتی فردی به شدت افسرده بود که دست به خودکشی هم زده بود، اما زمانی‌ که به درستی درک کرد چگونه می‌تواند زندگی‌اش را تغییر دهد، توانست به تمام رنج‌هایش غلبه کند. چیزی که او درک کرده بود این است: «زمانی‌‌ که افکار بد را باور کنید، باعث ناراحتی‌تان می‌شوند، اما اگر به آنها اهمیت ندهید دیگر رنج نمی‌برید. این یک فرآیند بسیار ساده و در عین‌حال بسیار قدرتمند است، اما مطمئن باشید، جواب می‌دهد! من به شدت توصیه می‌کنم که فقط «خوب» فکر کنید».

۴. کریس گیل‌بیو (Chris Guillebeau)

«هدف از زندگی، شاید یک جفت چکمه و گربه‌ها باشند.»

جواب کریس شاید کمی عجیب باشد، اما تعجب نکنید، چون خودش هم آدم خاصی است. او نمونه‌ی زنده‌ و واقعی کسی است که می‌تواند به شما ثابت کند دلیلی ندارد، در زندگی از همان رویه‌ای پیروی کنید که دیگران پیروی می‌کنند. لزومی ندارد مثل دیگران باشید. این مرد یاغی معتقد است اگر بخواهی، می‌توانی اجازه ندهی هیچ عامل بیرونی تو را محدود کند و بال و پرت را ببندد. این مرد تمام کشور های دنیا را دیده است، هر ۱۹۳ کشور جهان را، پس طبیعی است که حداقل یکی دو راز درباره‌ی زندگی بداند. می‌توانید ویدیو او به نام چکمه‌ها و گربه‌ها (boots and cats) را در یوتیوب ببینید.

امیدوار متا اینجا مطالب جذاب بوده باشه

با باکس هدف سیتوباکس آشنا شدید؟

۵. کریستی ماری شلدون (Christi Marie Sheldon)

«تنها هدف زندگی که‌ می‌‌تواند ارضاکننده‌ی روح آدمی‌ باشد، عشق است. اجازه بدهید آنچه روح‌تان را لبریز از شادمانی می‌کند راه را به شما نشان‌ بدهد. این تمام کاری است که باید انجام بدهید؛ فرصت‌ها را رهبری کنید!»

کریستی مهارت جالبی دارد. فقط کافی است به یک نفر نگاه کند تا بفهمد او هدفی در زندگی‌اش دارد یا نه. او یک انرژی درمان‌گر پیشرو و همین‌طور یک متخصص کشف و شهود است. رسالت او در این جهان فرستادن عشق و انرژی مثبت برای همه‌ی انسان‌هاست!

۶. متیو سیلور (Matthew Silver)

«خداوند به ما قدرت تصمیم‌گیری و اراده داده است، اما باید از قلب‌مان برای یافتن آن استفاده کنیم.»

اگر روزی در شهر نیویورک مردی را دیدید که زیرپوشش را دور یک حیوان پیچیده و پرسه می‌زند، آهنگ‌های سرگرم‌کننده می‌سازد و به شما می‌گوید دم را غنیمت بشمارید، بدانید متیو را دیده‌اید! او یک آرتیست خیابانی شناخته‌شده‌ است، اما معمولا با یک دیوانه اشتباه گرفته می‌شود. به جرأت می‌توان گفت، متیو که پیام‌آور عشق و زندگی کردن در لحظه و اکنون است در شهر شلوغ و بی‌دروپیکری مثل نیویورک از همه عاقل‌تر به حساب می‌آید.

۷. رالف اسمارت (Ralph Smart)

«باور دارم هدف از زندگی این است که به بهترین نسخه‌‌ی خودمان تبدیل شویم.»

رالف کسی است که عمیقا در مفهوم زندگی غرق شده است و ما را تشویق می‌کند از تمامی تصورات و ادراکات فراتر برویم. او از طریق کانل یوتیوبش به نام اینفینیت واترز (Infinit Waters) به افراد کمک می‌کند تا بتوانند آگاهی خود را گسترش دهند و پتانسیل واقعی خود را به کار بیاندازند.

شما میتونید برای خودتون هدف مشخص کنید و برای رسیدن بهش انگیزه های مختلفی مشخص کنید، مثل یه سیتوباکس

۸. پارکر هسر (Parker Heuser)

«هدف از زندگی کشف محیط اطراف‌تان است، کشف خودتان و آنچه آموخته‌اید. پیرو قلب‌تان و تکامل معنوی خود باشید.»

پارکر و دوستانش، الکسی، گمبل و مکس گاتفیلد، افراد پرانرژی در زندگی هستند! افراد زیادی در شبکه‌های اجتماعی از ویدیو‌های ماجراجویانه‌ی و پراشتیاق آنها برای سرگرمی الهام می‌گیرند. می‌توانید ویدیوی «۳سال مسافرت در ۳ دقیقه» آنها را ببینید و لذت ببرید. این ویدیو حال شما را خوب می‌کند و سر شوق‌تان می‌آورد.

می‌خواهم کمی درباره‌ی پاسخ پارکر با شما صحبت کنم؛ دوستان عزیزم محیط اطراف‌تان را کشف کنید، درباره‌ی جهان بیاموزید، هر کشور دیگری را که می‌توانید ببینید، دانش خود را با درک سازوکار ذهن و اینکه چگونه می‌توانید توانایی ذهن و استعدادتان را بالاتر ببرید، گسترش دهید. خودتان را کشف کنید، ببینید به چه چیزهایی علاقه دارید؟ چه چیزی برای‌تان خوب است؟ بزرگ‌ترین تفریح‌تان چیست؟ آیا به معنای واقعی زنده هستید و زندگی می‌کنید؟ پیرو قلب خود باشید، کارهایی را انجام دهید که خوشحال‌تان می‌کند، روح‌تان را مثل یک پروانه پرواز دهید و مثل یک جسم شناور، احساس سبکی کنید و در نهایت با آگاهی حقیقی در پی تکامل معنوی خود باشید.

واقعیت انسان روح اوست، نه جسم مادی‌اش و زندگی که ما می‌شناسیم فقط یک گام به سوی تکامل معنوی بشری است؛‌ بنابراین هدف از زندگی این است که برای بهتر شدن هر کاری که می‌توانیم انجام دهیم و در نهایت با آگاهی حقیقی خود را برای زندگی بعدی آماده کنیم.

۹. بری دونپورت (Barrie Davenport)

«هدف از زندگی، آگاهانه و عاشقانه زیستن در لحظه است، بی‌پروا عشق ورزیدن، همیشه آموختن و به دنبال ماجراجویی و رشد بودن و گسترش صلح و مهربانی در تمام طول مسیر زندگی.»

بری مشتاق کمک به افرادی است که می‌خواهند خودشان را پیدا کنند. او به آنها کمک می‌کند شور و اشتیاق بیشتری در زندگی داشته باشند. توصیه‌های عملی و کاربردی او به افراد کمک می‌کند، الهام‌بخش روح خود باشند و آنها را برای حرکت در مسیر مورد نظرشان هدایت می‌کند.

میدونید سیتوباکس چیه؟ سوال هاتون رو سعی کردیم در این بخش سوالات متداول جواب بدیم

۱۰. گری واینرچوک (Gary Vaynerchuk)

«هدف از زندگی میراثی است که مثل ستاره‌ی شمالی همه‌ی خانواده‌ی مرا در آینده هدایت خواهد کرد.»

گری مؤسس یک کمپانی سریال‌های بلند و کارفرمای یک رسانه‌ی اجتماعی است. او عاشق به واقعیت تبدیل کردن احساسات است. تمام سعی او این است که به انسان‌ها نشان بدهد در این عصر اینترنت هیچ بهانه‌ای برای انجام ندادن کارهایی که خوشحال‌مان می‌کند وجود ندارد.

۱۱. جاستین ماسک (Justine Musk)

«هدف از زندگی ترویج استعداد‌ها و موهبت‌های خود و تلاش برای کسب دانش درونی و ارتقا روح‌‌تان در تمام مدت عمر است: این هدف، چیزی است که شما زمانی و در جایی انجامش می‌دهید و ماهیت شما را نمایان می‌کند. این خدمتی است که دیگران به شما می‌کنند. مراقبت از خودتان در واقع مراقبت از جهان است.»

کسی که زندگی را اینگونه می‌بیند، شخصی است که تصادف اتومبیل او را بیدار کرد. وقتی ۸ سال از زندگی مشترکش با کارآفرین برجسته، ایلان ماسک گذشت، او حس کرد که نقش او فقط یک همسر خوشگل و جذاب در حاشیه است. پس تصمیم گرفت در سایه‌ی همسر موفقش نماند و خودش رهبر داستان زندگی خود باشد و امروز او یک نویسنده‌ی با استعداد، قدرتمند و پرشور است.

 

۱۲. الکس بلک ول (Alex Blackwell)

«هدف از زندگی عشق ورزیدن بدون توقع و رسیدن به این باور است که شما همیشه شایسته‌ی دریافت عشق هستید.»

الکس در آستانه‌ی طلاق دریافت که باید تغییرات اساسی در زندگی‌ خود ایجاد کند. هر چند او نتوانسته بود ازدواجش را نجات دهد (و آن را تبدیل به یک چیز خوشحال‌کننده کند)، اما تصمیم گرفت تجربیاتش را در اختیار دیگران قرار بدهد. او در وبلاگ خودش، آشکارا و صادقانه تجربیات سفرهایش را برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی با دیگران به اشتراک می‌گذارد.

۱۳. ویل مایکل (Will Mitchel)

«هدف از زندگی، خودشکوفایی است؛ شکل دادن جهان در نگاه‌مان از طریق دستیابی به آنچه پتانسیل واقعی ماست.»

ویل از ۱۲ سالگی و از زمانی که مدرسه می‌رفت کسب وکار خود را ساخت، او یک کارآفرین اینترنتی است و هم اکنون با بهترین دوستش، کایل اشنرودر، «بروس استارت‌آپ» را با هدف کمک به کاریابی و ساختن کسب و کار موفق برای افراد راه‌اندازی کرد. پیام اصلی این استارت آپ این است: شما نیازی به کار ندارید.

۱۴. جاشوا بیکر (Joshua Becker)

«هدف از زندگی، خدمت به دیگران است.»

چند سال پیش، جاشوا و خانواده‌اش از شر بیش از ۷۰درصد از اموال و دارایی‌های خود خلاص شدند. آنها دریافته بودند چیزهای کمتر به معنای زندگی بیشتر است. حالا این معلم مینیمالیست به افراد در ساده‌تر کردن زندگی‌شان کمک می‌کند تا اجازه بدهند فضای بیشتری برای چیزهای واقعا مهم‌تر باز شود.

 

منبع: سایت خوب چطور

روز پزشک در کشورهای جهان

روز پزشک در کشورهای مختلف جهان چگونه نامگذاری میشود؟

به پاس روز پزشک متن جالب و خواندنی براتون تهیه کردیم که دلیل نامگذاری روز پزشک رو بدونید

ما همیشه به پزشک ها نیاز داشتیم.

پزشک ها هم سوگند میخورن که برای حفظ جان انسان ها تلاش کنند.

اما رسالت و وظیفه پزشک ها تنها محدود به قابلیت و توانایی علمی نمی شه، بلکه یک پزشک علاوه بر داشتن تخصص پزشکی باید به ویژگی های دیگری مثل صبر، راز داری، خوش اخلاقی، خوش رفتاری و …هم اگاه باشه.

در این مقاله به مناسبت فرا رسیدن اول شهریور ماه که در ایران مصادف با روز پزشک است

و همچنین به پاس تالیفات و خدمات ارزنده بوعلی سینا، پزشک نام آور ایرانی به بررسی روز پزشک در 5 کشور جهان می پردازیم:

ایران

در ایران روز بیست و سوم اوت مصادف با اول شهریور ماه که همزمان با زادروز تولد ابوعلی سینا است برای روز پزشک در نظر گرفته شده است.

ابوعلی سینا از مشهورترین و تاثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایران است که آثارش در زمینه فلسفه ارسطویی و پزشکی اهمیت بسیار دارد.

وی 450 کتاب در زمینه های گوناگون نوشته است که یکی از معروف ترین کتاب هایش کتاب شفا، دانشنامه علمی و فلسفی جامع و کتاب قانون یکی از کتابهای معروف ابن سینا در زمینه علم پزشکی می باشد.

آمریکا

در آمریکا 30 مارس برای بزرگداشت پزشکان و تقدیر از خدمات ارزنده آنها اختصاص داده شده است

به گونه ای که در این تاریخ و سال 1842 دکتر لانگ برای نخستین بار داروی بیهوشی  را در عمل جراحی به عنوان بیهوش کننده استفاده کرد.

فکر کنید اگه بیهوش کننده رو کشف نمیکرد چه بلایی سرتون میومد؟

ویتنام

در کشور ویتنام برای نخستین بار روز پزشک در تاریخ 27 فوریه سال 1955 جشن گرفته شد

از آن زمان تا کنون همین روز برای تجلیل از پزشکان در نظر گرفته شده است.

کوبا

در کشور کوبا روز 3 دسامبر که یادآور تولد “کارلوس جوان فینلی” می باشد به روز پزشک اختصاص داده شده است.

وی که یک پزشک و دانشمند کوبایی تبار بود به عنوان پیشگام تب زرد در جهان معروف است.

هند

در کشور هند روز پزشک مصادف با اول ژوئیه است. که به دلیل تجلیل از دکتر بیدهان چاندرا روی، پزشک افسانه ای و دومین وزیر ایالت بنگال غربی نامگذاری شده است.

وی در تاریخ اول ژوئیه سال 1882 متولد شد و در همین تاریخ و سال 1962 در سن 80 سالگی جان خود را از دست داد.

چاندرا روی در تاریخ 4 فوریه 1961 به دریافت بالاترین مدال غیرنظامی این کشور مفتخر شد.

رنگ ها با ما حرف میزنن

رنگ ها یکی از جذابیت های طبیعت خداست، رنگ ها به ما شخصیت افراد و تفکراتشون رو نشون میدن.

روانشناسان عقیده دارند رنگی که برگزیده و دلخواه کسی است میتواند گویای خصوصیات اخلاقی و روانشناسی او باشد.

رنگ مورد علاقه تان در مورد خصوصیاتتان می گوید، بنابراین در حال حاضر همه ما می دانیم که رنگ ها نقش مهمی در روان شناسی ذهن مردم ایفا می کنند.

باور نمیکنید؟ به پادشاهی دوران ویکتوریا نگاه کنید، آنها رنگ هایی مانند بنفش و قرمز را به عنوان نمایش ثروت خود استفاده می کردند .

حتی امروزه، رنگ های مختلفی برای نشان دادن احساسات مختلف استفاده می شوند.

امتحان رنگ ساده است

مداد رنگی یا مداد شمعی رنگی به اندازه کافی خریداری کنید، به طوری که هر فرد دارای مجموعه ای کامل از یک مجموعه رنگ (سیاه، سفید، قرمز، آبی، سبز، زرد، بنفش و قهوه ای) داشته باشد

در جلسه، تمام مداد رنگی یا مداد شمعی های رنگی را مخلوط کنید و هر شرکت کننده یک رنگ را انتخاب کند، هنگامی که رنگ خود را انتخاب کردند،

شما می توانید بگویید که آن ها چه نوع شخصیتی بر اساس رنگ ها دارند.

آبی

آبی رنگ مورد علاقه مردم بسیاری در سراسر جهان است، افرادی که این رنگ را دوست دارند،

عمدتا ادم های احساساتی ای هستند که طبیعتا صلح جو هستند و آرامش را در معنویت می بینند.

این رنگ پرطرفدار سبب می شود بدن مواد آنزیم های آرامش بخش تولید کند.

این رنگ آبی می تواند سرد و یأس آور هم باشد.

ما در سیتو از رنگ آبی برای بسته سی دستات استفاده میکنیم.

این رنگ مناسب خانه های به شدت آفتاب گیر است زیرا با القای حس سرما، دمای اتاق تعدیل می کند و فضایی با دمای متعادل به وجود می آورد.

این رنگ کاهنده تعداد تنفس است و استفاده از آن برای افراد دارای استرس و فشارهای عصبی بسیار توصیه می شود .

طرفداران این رنگ افرادی زیرک، وفادار، برون گرا و صادق هستند.

اگر در مکانی از خانه از رنگ قرمز استفاده کردید برای کاهش میزان شدت آن در کنار آن از رنگ آبی استفاده کنید.

با استفاده از این رنگ می توانید هوس و احساسات و هیجانات خود را کنترل کنید.

افراد علاقمند به این رنگ ظاهر آرام دارند و دیگران به آنها احترام زیادی قائلند.

این افراد در خرید و پوشش لباس قناعت می کنند .

میل به تنهایی دارند و پشتکار زیادی دارند و همیشه کارهای خود را از روی نظم و ترتیب و بر پایه قواعد معینی انجام می دهند.

سرخ

شما شخصی با انگیزه، بلند پرواز و پرشور هستید و قبل از اینکه مردم را به صورت منفی قضاوت کنید، دوبار فکر نمی کنید.

این رنگ گرم نماد هیجان، توانگری، عشق و افراط است و رنگی انرژی زا و نیرو بخش است.

به همین جهت ما در سیتو از این رنگ برای گروه سی یارت استفاده کردیم تا با رنگ قرمزش عشق رو به یارتون هدیه بدید.

زرد

شما حس شوخ طبعی قوی دارید، عاقل و تخیلی هستید و اغلب در تفکرات و چارچوب های زندگی، خطوط قرمزی دارید،

گاهی اوقات در مورد ایده های بزرگ خود فکر می کنید، که به نوبه خود منجر به مسئولیت های شما می شود.

خیلی به خوردن علاقه دارید که همین موضوع باعث شده ما از رنگ زرد برای گروه سی دلت استفاده کنیم.

رنگ زرد تمرکز را افزایش می دهد، متابولیسم ( سوخت و ساز) راتسریع می کند.

طرفداران این رنگ عاشق صحبت کردن و خوردن هستند و همیشه حرفی برای گفتن دارند.

این افراد بسیار اجتماعی و شوخند به همین دلیل افراد زیدی را جذب خود می کنند.

رنگ بنفش

این رنگ بدان معنی است که شما بسیار هوشمند و باهوش هستید و تمایل به ایستادگی دارید.

خب، بنفش همچنین به این معنی است که شما یک شخص نا منظم هستید یا طبیعتا یا از طریق تلقین.

شما خیلی به کودک درونتون علاقه دارید و پر از خاطراتید، به همین جهت ما در سیتو برای گروه سی خنده ت از این رنگ جذاب استفاده کردیم.

دوست دارید که در مقام قدرت قرار داشته باشید. از سویی دیگر، بنفش نیز رنگ معنویت است، بنابراین،

اگر در مرحله بعدی زندگی خود، انسانی معنوی شدید ، تعجب نکنید.

این افراد با اراده و تا حدی کله شق هستند و بسیار کودک درون فعالی دارند ، قبل از دیگران به خودشان توجه می کنند .

منبع: https://namnak.com

سورپرایز یا سوپرایز ؟

سورپرایز یا سوپرایز ؟

خیلی وقت ها شده به خودمون بگیم سورپرایز صحیح درسته یا سوپرایز ؟

سیتوباکس قلب سورپرایز خاورمیانه امروز میخواد در مورد اینکه سورپرایز درسته یا پوپرایز براتون یه کم توضیح بده.

میدونید که میتونید با سیتوباکس چقدرراحت و ساده عزیزاتون رو سورپرایز/سوپرایز کنید؟

اصلاً سورپرایز که میگیم چه معنی میده؟

سورپرایز درواقع surprise به معنی غافلگیر کردن و متعجب کردنه، در فارسی بهش میگیم شگفتانه.

این کلمه در بیان و گفتار ما به خوبی جا افتاده و از انواع مشتقات شگفتی و گفت زده شدن استفاده میکنیم، فقط مشکل اینجاست که وقتی میخوایم از معادل انگلیسی استفاده کنیم یه وقت هایی نمیدونیم بگیم سورپرای یا سوپرایز که در ادامه بررسیش میکنیم

 

تلفظ کدام یکی درست است؟ سورپرایز یا سوپرایز ؟

کلمه ی surprise نیز مانند دیگر واژگان در زبان انگلیسی دارای دو تلفظ آمریکایی و تلفظ انگلیسی است.

احتمالاً باید بدانید که در تلفظ انگلیسی معمولاً «ر» خیلی کوتاه خوانده می شود و یا اصلاً خوانده نمی شود.

به همین دلیل در تلفظ انگلیسی surprise را سوپرایز می گویند.

اما، در تلفظ آمریکایی R در surprise به وضوح تلفظ می شود.

در زبان فارسی نیز کلمات دو تلفظی وجود دارند.

 

تغییر تلفظ کلمات به مرور زمان

یکی از پسوند هایی در زبان فارسی به مرور زمان ماهیت خود را با غلط های مصطلح رو به تغییر یافته است، پسوند «وَر» است.

وَر در زبان فارسی به معنی صاحب و دارنده ی چیزی و برای مشخص کردن مالکیت در انتهای کلمات جای داده می شده است.

برای مثال رنج وَر با گذشت زمان به صورت متصل نوشته شده و رنجور خوانده شده است و به عنوان کلمه ای رایج تبدیل گشته است.

مثال های دیگری از این دست گنجور به جای گنج وَر و مزدور به جای مزد وَر هستند.

 

تاثیرات روحی و روانی هدیه دادن

هدیه دادن چه تاثری بر روح و روان شما دارد؟

هدیه چه مادی باشه و چه معنوی تاثرات زیادی روی روح و روان شما داره، این تاثرات هم فرد کادو دهنده وهم کادو گیرنده را شامل میشه.

میپرسید چطور؟

چون فرد کادو دهنده به این ارزش معنوی در ذات خود رسیده است که اکنون وقت قدردانی، تشکر و احساس و ابراز همدلی و درک متقابل است و در عوض فرد هدیه گیرنده نیز به ارزش معنوی آن پی خواهد برد.

به طور کلی زمانی که فرد هدیه گیرنده با دریافت هدیه به این نتیجه می رسد که برای طرف مقابلش مهم بوده است و در خرید و انتخاب هدیه وقت، انرژی و هزینه فکری و روحی صرف شده است حتی اگر این هدیه ساخته دست او هم نباشد، برایش ارزشمند است

خصوصاً آنکه فرد هدیه گیرنده احساس کند که با نوع هدیه‌ای که دیگری به او داده است، ارزش و قدر و منزلتش از سوی فرد هدیه دهنده درک شده است.

بنابراین سنخیت و نوع هدیه با موقعیت پیش آمده و ویژگی های شخصیتی فرد هدیه گیرنده از اصل‌های بنیادی فلسفه هدیه دادن است.

وقتی ما برای کودکی یک وسیله اسباب‌بازی می خریم این پیام را به او انتقال می دهیم که دنیایش را درک کرده‌ایم و همین مسئله آغازگر یک ارتباط عاطفی عمیق‌تر می شود.

پیش از آن که هدیه‌ای خریده شود رعایت یک نکته ضروری است و آن این که هدفمان از خرید هدیه را مشخص کنیم. تا قصد و هدف اصلی را مشخص نکنیم تهیه هدیه مناسب امکانپذیر نخواهد بود.

هرچند برخی ارزش‌ها در جامعه ما کمرنگ‌ تر شده و فلسفه اصلی هدیه دادن که در فرهنگ ما ریشه دوانده بود با شروع مادی گرایی به فراموشی سپرده شده است.

در قدیم افراد برای ارزشمندترین و مورد احترام ترین فرد خانواده یا فامیل هدیه دست ساز ارزشمندی تهیه کرده و برایش هدیه می بردند اما امروزه به دلیل محدودیت وقت و انرژی افراد این اصل رو به فراموشی است.

هرچند پس از گذشت سالها امکان فرهنگ پروری مجدد کاری سخت است اما انتظار می رود افراد در تقدیم کردن هدایا به یکدیگر مبنای همدلی، صمیمیت و محبت را رعایت کرده و اصول اصلی را از خاطر نبرند.

گاهی اوقات هدیه‌ای گرانقیمت شادی زیادی به همراه دارد و صمیمیت را افزایش می دهد اما در برخی موارد خصوصاً وقتی دلخوری پیش آمده و کدورتی شکل گرفته باشد، ارزشمندترین هدایا نیز تأثیر عاطفی و روانی گذشته را احیا نخواهد کرد و شکل و نوع هدیه در این باره فرق می کند.

برای رفع کدورت‌ها هدیه ارزشمند گزینه مناسبی نیست و حتی ممکن است اتفاق ناگوار را جلوه نامطلوب‌تری ببخشد.

در این قبیل موارد بهتر است افراد با یک شاخه گل یا دعوت فرد دلگیر شده به یک جلسه و نشست در فضایی مطلوب و صحبت‌کردن و یا عذرخواهی از او کینه و کدورت‌ها را رفع کنند. بنابراین درک موقعیت‌ها از اصل‌های نخستین در رعایت روابط صحیح اجتماعی و عاطفی است.

منبع:  Titronline.ir

 

هدیه دادن در کشورهای مختلف دنیا

هدیه گرفتن یکی از خصوصیات مشترک بین تمام انسان ها است

هم هدیه دهنده وهم هدیه گیرنده از انجام آن بسیار خوشحال می شوند.

اما با این حال آداب هدیه دادن در کشورهای مختلف آن قدر متفاوت و جالب است که مدتی است در زمره ی جاذبه های هر کشوری درآمده است!

به هر حال با توجه به این که در فرهنگ‌ های مختلف هدیه دادن نشانه ی محبت و احترام به شخص مقابل است،

با این حساب آداب و رسوم خاصی را نیز برای آن در نظر می گیرند.

در فرهنگ ‌های مختلف هدیه دادن نشانه ی محبت و احترام به شخص مقابل است.

همچنین در فرهنگ ایرانی نیز افرادی که برای هم احترام قائل‌ هستند و به هم علاقه مند هستند

به یکدیگر هدیه می‌ دهند تا مراتب عشق و علاقه ی خودر ا به این وسیله به یکدیگر نشان دهند.

با تمامی این تفاصیل اما، در کشورهای مختلف هدیه دادن آداب خاص و مورد توجه خود را دارند که شاید در ظاهر به هم شبیه باشند اما در نکات ریزی با یکدیگر تفاوت دارند.

مثلا چینی ها روش هدیه دادنشان با ما ایرانی ها بسیار متفاوت است.

در کشور چین در واقعیت رسم بر این است که افراد در ابتدا کادویی که به آن ها ارزانی داشته شده است را نپذیرند!

در این صورت فردی که تصمیم گرفته است تا کادو را بدهد، باید باز هم تلاش خود را ادامه دهد.

آداب چینی ها

در واقع در کشور چین رسم بر این است که افراد هنگام کادو گرفتن، تا ۳ بار از گرفتن هدیه ی خود امتناع می ‌کنند و هدیه دهنده باید تا ۳ بار بر این کار اصرار ورزد و سپس کادوی خود را از طرف مقابل خود تحویل بگیرد.

همچنین فردی که کادو می‌ دهد نیز باید کادو را با هر دو دست خود تقدیم کند و با عضق و علاقه و رغبتی سرشار، ۳ بار بر تحویل کادوی خود اصرار کند.

همچنین اگر یک فرد با ملیت چینی به شما هدیه ای داد به یادتان باشد که کادو را جلوی او باز نکنید زیرا در فرهنگ چین رسم بر این است که، معمولا کادوها در مقابل کسی که کادو را تحویل داده است باز نمی‌ کنند.

در آداب هدیه دادن در کشورهای مختلف به همسایه ی چینی ها یعنی ژاپنی ها می رسیم.

آداب ژاپنی ها

توجه داشته باشید در کشور ژاپن در زمنیه ی کادو دادن، شیوه ی تقدیم کردن هدیه از خود هدیه بسیار مهم تر است.

ژاپنی ها در مناسبت‌ های مختلف مثل مراسم عروسی، تولد، جشن فارغ‌ التحصیلی یا هدیه ی اولین مهمانی، به یکدیگر حتما هدیه می‌ دهند.

بعد از گرفتن کادو، ژاپنی ‌ها معمولا یک هدیه برای تشکر برای شخصی که هدیه را به آن ها تقدیم کرده، ارسال می‌ کنند که در فرهنگ ژاپن اُ کائشی (O-kaeshi) نام دارد. توجه داشته باشید که چون این هدیه به خاطر تشکر است و صرفا جهت نشان دادن توجه افراد به یکدیگر است، معمولا ارزش این هدیه مانعی ندارد که کمتر از هدیه ی قبلی باشد.